ماجرای دختری که چون پدرش پسر میخواست عوض شد | فروختن نوزاد دختر در ازای گرفتن پسر به خواست پدر خانواده | زنی که درختان را بارور می کند
تاریخ انتشار: ۲۲ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۰۱۳۷۷
همشهری آنلاین- فرشاد شیرزادی: کاوه میرعباسی، مترجم پیشکسوت که به چند زبان زنده دنیا مسلط است و نامش پشت جلد صدها عنوان کتاب به ثبت رسیده، می گوید: «تا زمانی که نویسندگی در ایران حرفهای نشود، نمیتوان دل به داستان حرفهای بست. نویسندگان ایرانی به قول بزرگی، نویسندگان روزهای تعطیلاند و با نوشتن رمان و داستان کوتاه نمیتوان امرار معاش کرد و روزگار گذراند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این روزها چه کار میکنید؟ معمولاً از صبح تا پاسی از شب همچنان مشغول نوشتن و ترجمه هستید؟
نه، باور کنید که این توانایی نوشتن و ترجمه مربوط به یک دو دهه پیش بود. این روزها باید به فکر بازنشستگی بود(لبخند!).
جالب اینجاست که دیروز هم با آقای دولتآبادی تماس گرفتم و ایشان هم جملهای مشابه کلام شما گفت و عیناً عنوان کرد که من دیگر بازنشسته شدهام. اما ماریو بارگاس یوسا پس از دریافت نوبل ادبیات در خطابه خودش گفت که دریافت این جایزه باعث شد که انگیزه بیشتری پیدا کنم تا برای مخاطبانم رمان و داستان بنویسم.
بله، البته یوسا همچنان مینویسد. البته با چاشنیای از طنز باید گفت که اگر ننویسد هم اتفاق خاصی رخ نمیدهد.
چرا؟
البته باز هم آثار این نویسنده بزرگ قابل توجه و درخشاناند اما به هیچ عنوان به پای کارهای گذشتهاش نمیرسد و در سطح آن قبلیها نیست.
به عنوان مترجمی که با انبوهی کتاب بالای بسیاری از مترجمان وطنی قرار دارید، آخرین کتاب تألیفی و ترجمهای که خواندهاید و شما را سرذوق آورد چه بود؟
آخرین کتاب نمیتوان گفت اما یکی از کتابهایی که باور کنید باید بگویم در ۵ سال اخیر میان آثار تألیفی برایم جای بسی شگفتی داشت، رمان «هَرَس» نوشته نسیم مرعشی بود. این رمان بسیار درخشان است و رمان دوم این نویسنده است. او چندین سال پیش رمان «پاییز فصل آخر سال است» را راهی بازار کتاب کرد که در حال حاضر چاپ پنجاه و هشتمش در بازار موجود است و همین به خودی خود نشانه اقبال و استقبال مخاطبان عام و خاص است. این نویسنده جنوبی است و اهل اهواز. این رمان یکی از بهترین رمانهایی است که در ایام اخیر خواندهام. به گمانم این رمان از رمان نخست مرعشی هم بهتر است.
چرا؟ چه عناصری باعث میشود که مترجمی که همسنگ عبدالله کوثری، مهدی غبرایی، پرویز شهدی و بسیاری چهرههای دیگر به ادبیات خدمت کرده، این رمان را برگزیند؟
زبانش، فوقالعاده منسجم و پاکیزه و شسته رفته است. ساختار درخشانی دارد. از این نظر برایم جالب توجه بود که گاه برخی افراد یک رمان موفق مینویسند و پس از مدتی در همان کار درجا میزنند.
پس مرعشی در این رمان به هیچ وجه درجا نزده است؟
اصلاً ابداً! حتی وارد فضاهای جدید و تازهای شده که برای من نویسنده و مترجم حائز اهمیت است. این رمان چه به لحاظ مضمون و چه از حیث حال و هوا و محیط با رمان «پاییز فصل آخر سال است» کاملاً فرق دارد. البته این رمان به نوعی رمان جنگ هم محسوب میشود. جنگ در پس زمینه داستان حضور دارد؟ به نوعی میتوانم بگویم که در حاشیه رمان جنگ اتفاق میافتد. پرسوناژها(شخصیتها) و شخصیت پردازی به نوعی منحصر به فرد است.
رمان چقدر کشش و جذابیت دارد که تا به امروز به ۳۶ چاپ رسیده است؟
در عین حال که رمانی است که به هیچ وجه عامه پسند نیست، از تکنیکهایی در آن بهره میبرد که فرضاً سریالهای پرکشش هم آنها را دارند. جابهجایی دو بچه در این رمان به خوبی به تصویر کشیده شده. اینها را هم عمیق و ظریف به کار برده که هم عوام میفهمند و هم خواص میپسندند. در عین حال رمان تصاویر تکاندهنده زیادی دارد. یکی دیگر از ویژگیهای تصویرسازیها و فضاسازیهای رمان بدیع بودنشان است.
رمان را چه زمانی خواندید؟
یک سال پیش خواندم اما از میان کتابهایی که در ۵ سال اخیر خواندم همچنان در ذهنم به عنوان رمان درخشان جا خوش کرده است.
نویسنده تجربههای جدیدی را نسبت به کار قبلیاش انجام داده. گفتید که از المانهایی که سریالهای عامه پسند دارد هم استفاده میکند.
نه؛ اگر چنین که شما میگویید عنوان کنیم، سوء تعبیر میشود. المانهایی هستند که در هنر به ویژه فیلم و داستان باعث ایجاد کشش، جذابیت و ایجاد تعلیق میشوند. مثلاً جابهجا شدن دو بچه. زنی که چون شوهرش پسر میخواهد، و به دلیل اینکه پسر قبلیای که به دنیا آورده مرده، حال دختری که به دنیا آورده وانمود میکند که پسر است و با بچه دیگری عوض میکند و در عین حال این گناه را با خود حمل میکند. در عین حال هیچ چیز در این رمان سطحی نیست و نویسنده به شکل عمیق و ساختارمند به این وقایع میپردازد و به همین دلیل خواص هم این رمان را میپسندند. تصاویر تکاندهندهای که به کررات وجود دارد باعث میشود بگویم که رمانی استادانه نوشته شده است. نویسنده یک دفعه از رمان «پاییز فصل آخر سال است» که در شهر بود و فضای دیگری داشت و زبان و دیالوگهایی از جنسی دیگر را دربرمیگرفت، به کل کار را تغییر داده است. به طور دقیق و درست به ویژه کسانی که جنوبی هستند بهتر از من میتوانند قضاوت کنند که چه خوب از اصطلاحات جنوبی و به البته جا بهره برده است. اما دستکم برای من هم که جنوبی نیستم فضا، لهجه و همه دیالوگها و فضاسازی کاملاً باورمند است. معلوم است نویسنده از پس همه این عناصر و شگردها برآمده.
ویراست جدید ترجمه خشایار دیهیمی پس از ۳۰ سال به بازار آمد
پرطرفدارترین نویسندگان امسال را بشناسید | ۱۵ نامی که نمی توانید حدس بزنید
«نادیا» آندره برتون که شما آن را ترجمه کردهاید، بهترین رمان عاشقانه سورئال جهان است. از حیث فروش هم در همه جای جهان و از جمله ایران از آن استقبال کمنظیری شده است. این گونه کارها میتواند پیشنهادی برای رونق وضع کتاب باشد؟
البته پیش از آن بگویم که این دو اثر هیچ گونه ارتباطی با هم ندارد.
من هم میدانم اما به لحاظ پیشنهاد میتواند رونق کتاب را تکانی بدهد؟ خانم مرعشی هم معمولاً اغلب آثارش مخاطب پسند است. مخاطبی که خواننده نخبه و روشنفکر را هم راضی نگه میدارد.
باعث خشنودی است که برخی رمانها این گونه از آب در میآیند. رمان «پاییز فصل آخر سال هم رمان» قابل قبولی بود اما این رمان واقعاً درخشان است. معمولاً با شناختی که از ادبیاتداستانی سراغ داریم، به ندرت پیش میآید که به رمان درخشان بربخوریم و نویسنده بتواند خودش را در عرصه ادبیات حفظ کند.
در عین حال پس زمینه جنگ ایران و رژیم بعث عراق را هم یک زن روایت میکند.
جنگ البته در حاشیه است و یک نویسنده ساکن جنوب کشور میتواند آن را درک کرده باشد.
در روایت موقعیتهای زنان در دوره جنگ چقدر موفق ظاهر شده است؟
در واقع در روایت موقعیتهای زنان در جنگ هم موفق ظاهر شده است. میلی که شخصیتهای زن داستان مثل لیلی و رجا میخواهند به خانه بازگردند، قابل تأمل است. در عین حال یکی از شخصیتهای زن تا جایی که به خاطر دارم، نیرویی به نوعی ماوراءالطبیعه دارد که درختها را بارور میکند. گروه زنانی که آنجا زندگی میکنند، بر این باورند که او آنجا را زنده میکند و زنده نگاه میدارد. این عنصر و ساخت هم به نوعی حالت مادر نخستین را هم در داستان تداعی میکند. رمانی کم حجم، انبوهی از المانهای جذاب و پرکشش و عمیق را مجموع کرده است.
به نوعی در رمان از اسطوره هم بهره برده و آن را امروزی کرده است. مثل سریالهای جذاب و پرمخاطب خارجی؟
دقیقاً! خیلی هم کار سخت و دشواری است. خیلی مهم است که رمان به خوبی شروع شود و تا به پایان هم همین ریتم و آهنگ را حفظ کند و پایانبندی موفقی هم داشته باشد.
چه پیشنهادی برای رونق وضع کتاب دارید؟
باور کنید که بارها گفتهام اما گوش شنوایی وجود ندارد. من و مترجمان و نویسندگان متفقالقولیم و از دههها پیش میبایست نویسندگی حرفهای میشد. تا نویسندگی حرفهای نشود و ایران به قانون جهانی کپیرایت نپیوندد، کار از کار پیش نمیرود. تا نویسندگی شغل نشود و تا زمانی که وضع مالی مردم بهتر نشود و مردم عادت به مطالعه نکنند، وضع همین است. جملگی این موارد باید دست به دست هم دهد تا کتاب و کتابخوانی رونفق پیدا کند. نویسندگان ایرانی به قول بزرگی نویسنده روزهای تعطیلاند. ما اصلاً نویسنده حرفهای نداریم. منظورم نویسندهای است که از طریق نوشتن بتواند امرار معاش کند. داستان کوتاه و رمان بنویسد و زندگی و روزگار بگذراند. شرایط حال حاضر کشور هم به گونهای است که فعلاً و تا اطلاع ثانوی نویسندگی نمیتواند شغل باشد.
کد خبر 820494 برچسبها نوبل محموددولتآبادی ترجمهمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: نوبل ترجمه پاییز فصل آخر سال عین حال شخصیت ها حرفه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۰۱۳۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای خانواده رضا عطاران در «بدل» چیست؟ / معرفی چهرههای جدید
علیرضا مسعودی معروف به علی مشهدی درباره سریال جدید خود با نام «بدل» که با پایان مجموعه «هفت سر اژدها» از این شبکه پخش می شود به خبرنگار مهر بیان کرد: قصه و اتفاقات سریال «بدل» در سال ۱۴۰۲ رخ می دهد و درباره خانواده عطاران است؛ شهرام قائدی نقش پدر را در خانواده عطاران بازی می کند که نسل اندر نسل عطار هستند. پریسا مقتدی نقش همسرش را بازی می کند و عرفان آصفی نقش پسر خانواده را با نام رضا عطاران دارد.
وی درباره عرفان آصفی که بیشتر در تئاتر فعالیت داشته است توضیح داد: رضا عطاران که تحصیلات مرتبط با هوا و فضا در خارج از کشور دارد پس از پنج سال به ایران باز می گردد. نقش او را عرفان آصفی بازی می کند که سال گذشته در فیلم «ویلای ساحلی» کیانوش عیاری نقش اصلی را داشت و اینجا هم نقش اصلی سریال را دارد.
این نویسنده و کارگردان درباره قصه «بدل» بیان کرد: طرح این قصه را حدود ۲۰ سال پیش نوشتم و کنار گذاشتم و بعد از سال ها فکر کردم الان وقت آن است که ساخته شود.
مسعودی درباره نام رضا عطاران و اینکه برای این قصه با خود عطاران گپ و گفتی داشته است یا خیر بیان کرد: به هر حال من سال هاست در مقام نویسنده کار می کنم و سال های اخیر هم کارگردانی کرده ام. عطاران هم از مدل کاری من خبر دارد و برایش سوال نبود که چرا سراغ اسم او رفته ام. اما من زنگ زدم و برای استفاده از نامش از او اجازه گرفتم.
این فیلمنامه نویس درباره کمدی های سال های اخیر که نتوانسته است مخاطب را راضی کند، بیان کرد: من همه سریال های تلویزیون را می بینم چون آثار همکاران من است و همیشه این آثار را دنبال کرده ام. مساله این است که الان چهار یا پنج پلتفرم اصلی داریم و فضای مجازی هم بسیار فعال است. فضا نسبت به ۲۰ سال پیش خیلی تغییر کرده است. گرفتاری مردم هم بیشتر شده است. آن زمان شاید ساعت ۷ شب خانه بودید اما الان آنقدر دلمشغولی ها زیاد شده است که باید تا آخر شب کار کنید.
وی درباره اینکه سریالش چقدر می تواند فضای جدیدی در میان کمدی ها داشته باشد، عنوان کرد: این سریال هم از موقعیت های کمدی و هم از کمدی کلامی برخوردار است. شخصیت ها در این سریال فانتزی نیستند. شخصیت هایی که در این سریال انتخاب کرده ام به گونه ای هستند که مردم با آنها همذات پنداری دارند و ما به ازای آنها را می بینند. پیش از این هم سال ها تلاش کرده ام که مردم با شخصیت های آثارم ارتباط بگیرند و کاراکترها و شخصیت ها را اطراف خود دیده باشند.
نویسنده «کوچه اقاقیا» اضافه کرد: نویسنده هایی مثل پیمان و محراب قاسم خانی تخصص شان در فانتزی است ولی من هرچه ساختم مابه ازای آن را در زندگی خودم دیده ام مثل «نوروز رنگی» که چند سال پیش پخش شد و «بدل» هم چنین ویژگی ای دارد. غیر از شخصیت ها، بخشی از داستان هم براساس یک واقعیت است.
مسعودی در ادامه درباره حضور بازیگران در سریال های تلویزیونی با توجه به دستمزدهای شبکه خانگی بیان کرد: الان دستمزدها در پلتفرم ها آنقدر بالا و عجیب و غریب است که بسیاری از بازیگران را نمی توانید در تلویزیون داشته باشید. با این ارقامی که آن طرف رد و بدل می شود مگر می توانید به بازیگرانی چون جواد عزتی بگویید به تلویزیون بیاید. خود من با رقم های تلویزیون رویم نمی شود به اینها که رفقایم هستند بگویم به تلویزیون بیایند.
وی در پایان درباره اینکه چرا خودش به پلتفرم ها نمی رود و کار بسازد، بیان کرد: تلویزیون مخاطب بسیار بالایی دارد من ادعایم می شود تمام ایران را گشته ام و در سراسر ایران دیده ام که هنوز تلویزیون شان روشن است. شک نکنید یک سریال تلویزیونی در شبکه سه میزان بیننده اش خیلی بیشتر از سریالی است که در شبکه نمایش خانگی درباره اش بحث می شود.
منبع: خبرگزاری مهر